×
دکتر حمیدرضا خدادادی
قائم مقام مدیرمسئول

دکتر حمیدرضا خدادادی

دکتر محمدرضا صفری چاکری
دبیر سرویس اقتصادی

دکتر محمدرضا صفری چاکری

پروفسور پدرام موسوی
کارشناس ارشد و تحلیل گر مسائل اقتصادی بین الملل

پروفسور پدرام موسوی

مدیران در هر سازمانی نقشی اساسی در هدایت و هماهنگی فعالیت‌ها ایفا می‌کنند. آن‌ها نه تنها مسئول دستیابی به اهداف سازمان هستند، بلکه همچنین باید منابع را به بهینه‌ترین نحو مدیریت کنند. وظایف مدیران به‌طور کلی طبق نظر فایول به چهار دسته اصلی طبقه‌بندی می‌شود: برنامه‌ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل؛ در تعریفی مشهور هم وظیفه‌ای تحت‌عنوان بسیج منابع، امکانات و اطلاعات نیز به این چهار وظیفه اضافه می‌شود.
وظایف و مسئولیت‌های مدیر در سازمان – علیرضا محمودی فرد
  • کد نوشته: 3931
  • ۳۱ فروردین
  • 1199 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • پایگاه فرا اقتصاد بین الملل | مدیران در هر سازمانی نقشی اساسی در هدایت و هماهنگی فعالیت‌ها ایفا می‌کنند. آن‌ها نه تنها مسئول دستیابی به اهداف سازمان هستند، بلکه همچنین باید منابع را به بهینه‌ترین نحو مدیریت کنند. وظایف مدیران به‌طور کلی طبق نظر فایول به چهار دسته اصلی طبقه‌بندی می‌شود: برنامه‌ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل (Fayol, 1949)؛ در تعریفی مشهور هم وظیفه‌ای تحت‌عنوان بسیج منابع، امکانات و اطلاعات نیز به این چهار وظیفه اضافه می‌شود. در این متن، به بررسی این وظایف و نقش‌های دیگر مدیران پرداخته خواهد شد.

    ۱. برنامه‌ریزی

    برنامه‌ریزی یکی از مهم‌ترین وظایف مدیران به شمار می‌آید. این فرآیند شامل تعیین اهداف، شناسایی منابع مورد نیاز و تدوین استراتژی‌هایی برای دستیابی به این اهداف است.

    تعیین اهداف: مدیران باید اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت سازمان را مشخص کنند. این اهداف بایدSMART  (خاص، قابل اندازه‌گیری، قابل دستیابی، مرتبط و زمان‌بندی‌شده) باشند (Doran, 1981).

    تحلیل محیط: مدیران باید محیط داخلی و خارجی سازمان را تحلیل کنند تا تهدیدات و فرصت‌ها را شناسایی کنند (Kotler & Keller, 2016).

    ۲. سازماندهی

    سازماندهی به معنای ساختاردهی منابع و فعالیت‌های سازمان به منظور بهینه‌سازی عملکرد است. این وظیفه شامل مراحل زیر می‌شود:

    تخصیص منابع: مدیران باید اطمینان حاصل کنند که منابع انسانی و مالی به‌درستی در جهت دستیابی به اهداف سازمان تخصیص داده شده‌اند (Mintzberg, 1994).

    ایجاد ساختار سازمانی: مدیران باید ساختاری را ایجاد کنند که همکاری و ارتباط موثر بین بخش‌های مختلف سازمان را تسهیل کند (Daft, 2016).

    ۳. رهبری

    رهبری یکی از جنبه‌های حیاتی مدیریت است که به معنای توانایی مدیران در هدایت و انگیزه‌بخشی به تیم‌های کاری است. این وظیفه شامل:

    ایجاد انگیزه: مدیران باید محیطی را فراهم کنند که کارکنان با انگیزه و با انرژی کار کنند (Katz & Kahn, 1978).

    ارتباطات مؤثر: توانایی برقراری ارتباط با اعضای تیم و گرفتن بازخورد به مدیران کمک می‌کند تا تصمیم‌گیری‌های بهتری داشته باشند (Robinson & Judge, 2013).

    ۴. کنترل

    کنترل به معنای نظارت بر عملکرد سازمان و تطابق آن با اهداف تعیین شده است. این وظیفه شامل:

    تعیین معیارها: مدیران باید معیارهایی برای اندازه‌گیری عملکرد سازمان تعیین کنند (Daft, 2016).

    بازخورد و اصلاح: بر اساس نظارت‌های انجام‌شده، مدیران باید در صورت نیاز اقدام به اصلاح فرآیندها و سیاست‌ها کنند (Brynjolfsson & McAfee, 2014).

    ۵. وظایف اضافی مدیران

    علاوه بر وظایف اصلی، مدیران باید مسئولیت‌های اضافی دیگری نیز بر عهده بگیرند:

    حل مسئله و تصمیم‌گیری: مدیران باید توانایی حل مسئله و اتخاذ تصمیمات صحیح در شرایط چالش‌برانگیز را داشته باشند (Simon, 1977).

    ایجاد فرهنگ سازمانی: مدیران برای موفقیت سازمان باید فرهنگی مثبت و همگرا ایجاد کنند که ارزش‌ها و ماموریت سازمان را تقویت کند (Schein, 2010).

    توسعه کارکنان: مدیران باید به توسعه مهارت‌ها و توانایی‌های کارکنان توجه کنند تا موجب افزایش بهره‌وری و رضایت شغلی آن‌ها شوند (Kirkpatrick & Kirkpatrick, 2006).

    نتیجه‌گیری

    وظایف مدیران شامل طیف وسیعی از فعالیت‌هاست که به موفقیت سازمان کمک می‌کند. از برنامه‌ریزی و سازماندهی تا رهبری و کنترل، هر یک از این وظایف به‌تنهایی و در مجموع تأثیر زیادی بر کارایی و عملکرد سازمان دارد.

     

    تنظیم‌گر: علیرضا محمودی فرد سردبیر رسانه فرا اقتصاد بین الملل و دبیر سرویس اقتصادی رسانه آسان تکنولوژی

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *