به گزارش فرا اقتصاد بین الملل، در دنیای ادبیات، داستاننویسی نه تنها یک هنر بلکه سفری پر از چالشها، تجربیات و کشفهای جدید است. مطالعه به عنوان یکی از ارکان اساسی این سفر، به ما کمک میکند تا افقهای جدیدی را کشف کنیم و دنیای درون خود را گسترش دهیم. این خلاقیت و نوآوری در […]
به گزارش فرا اقتصاد بین الملل، در دنیای ادبیات، داستاننویسی نه تنها یک هنر بلکه سفری پر از چالشها، تجربیات و کشفهای جدید است. مطالعه به عنوان یکی از ارکان اساسی این سفر، به ما کمک میکند تا افقهای جدیدی را کشف کنیم و دنیای درون خود را گسترش دهیم. این خلاقیت و نوآوری در داستاننویسی، به ما یادآوری میکند که هر داستان، دنیایی از احساسات و ایدهها را در خود نهفته دارد.
امروز، به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی، از شما دعوت میکنم همراه من باشید تا به دنیای شگفتانگیز نویسندگیِ معین و امین منصوری فرد، نگاهی بیاندازیم و از تجربیات ارزشمند این برادران دوقلوی خلاق و خونگرم بهرهمند شویم. در این گفتگو، به بررسی مسیر نویسندگی، منابع الهامبخش، چالشها، تجربیات و ویژگیهای آثار این دو نویسنده جوان کرمانی، خواهیم پرداخت و از نزدیک با زندگی و هنر آنها آشنا خواهیم شد.
مصاحبه گر: شکوفه عصاره
معین فرد: با عرض سلام و احترام، اینجانب معین منصوری فرد، در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۳۷۰ در شهر کرمان به دنیا آمدهام. از کودکی با عشق به مطالعه و نوشتن رشد کردم. در سن ۱۸ سالگی، تصمیم گرفتم تا به دنیای نویسندگی قدم بگذارم و این آغازِ سفری پرماجرا بود که شش سال به طول انجامید. این سفر شامل نوشتن یک مجموعه داستانی بود که متأسفانه در سال ۹۴ در میانه نگارش جلد سوم به این نتیجه رسیدم که باید از ادامه آن صرفنظر کنم. سپس، بعد از سالها توقف در نوشتن، تصمیم گرفتم به بازنگری و بهبود آثارم بپردازم. این تصمیم به نوعی نقطه عطفی در مسیر نویسندگیام بود و کلید موفقیت مجموعه کتابهای “سقوط مرگبار” و “وبگرد” شد. با توجه به تجربیاتم، متوجه شدم که ایدههایی که در ذهنم داشتم نتوانسته بودند به خوبی در دو جلد اول پیاده شوند. این دو جلد بیشتر به عنوان پایههای ضعیف داستانهای من بودند. از این رو، تصمیم گرفتم به حذف این دو جلد بپردازم تا ایدههای جدیدم را بهتر و با کیفیت بیشتری پیاده کنم. نقاط ضعف مانند عدم پردازش شخصیتها و کمبود پیچیدگی داستان در مجموعههای جدید به وضوح برطرف شدهاند.
امین فرد: با عرض سلام و احترام به تمامی خوانندگان گرامی، اینجانب امین منصوری فرد، در عرصه نویسندگی با نام هنری «امین فرد» فعالیت مینمایم. مسیر نویسندگی من از سال ۱۳۹۳ آغاز شد، زمانی که در دوران خدمت سربازی یک داستان کوتاه جنایی نوشتم. این تجربه جرقهای برای من بود و پس از آن، تلاش کردم تا داستانهای خود را کامل کنم. در آن زمان، حدود ۲۴۰ صفحه از جلد اول کتاب “همه آنان از خدایان بودند” با عنوان “رستگاری” را نوشتم و پس از آن، فرآیند اصلاح و بهبود آثارم با کمک برادرم معین، اهداف من را محقق ساخت. در سال ۹۹، کتاب من به پایان رسید و به دلیل برخی چالشهای مالی و ناشناسبودن، تصمیم گرفتیم کتاب را به صورت رایگان منتشر کنیم، اما متأسفانه به دلیل فضای اساطیری و جهان فانتزی آن، بازخورد کمی دریافت کرد. در این میان، نگارش کتاب “جوینده” را شروع کردم که خوشبختانه با استقبال خوبی مواجه شد. این استقبال موجب شد تا مخاطبان به قلم من اعتماد کنند و پس از آن، به مطالعه دیگر آثارم از جمله مجموعه “همه آنان از خدایان بودند” بپردازند.
معین فرد: به عقیده من، یکی از عواملی که در موفقیت کتابهایمان نقش داشته، همکاری و ارتباط نزدیک ما به عنوان برادر بوده است. این که ما به صورت همزمان و با همدیگر به نوشتن پرداختهایم، یک عامل بسیار قوی در داستاننویسیمان بوده است. ما هر دو به نویسندگی علاقهمند هستیم و به آثار یکدیگر و دیگر نویسندگان احترام میگذاریم. این طرز فکر که تنها باید به اثر خود بپردازیم و به دیگران توجهی نکنیم، درست نیست؛ زیرا خواندن آثار دیگران و یادگیری از آنها بسیار حائز اهمیت است. از سوی دیگر، بسیاری از خوانندگان فکر میکنند که این دو کتاب ممکن است در ارتباط باشند، بهخصوص پس از اینکه در جلد سوم کتاب سقوط مرگبار اشاره کوچکی به کتاب “همه آنان از خدایان بودند” داشتم اما ما هر یک از داستانهای خود را به صورت مستقل خلق کردهایم. با این وجود، با توجه به اینکه دنیای داستان ما قابلیت ایجاد دنیای موازی را دارد، ممکن است در آینده ارتباطی کوچک بین این دو دنیا برقرار کنیم. اما در حال حاضر، این دو داستان کاملاً متفاوت بوده و هیچ تصمیمی مبنی بر این موضوع وجود نداشته و هیچ ارتباط مستقیمی بین این دو اثر وجود ندارد.
امین فرد: در حقیقت همکاری ما از دوران کودکی شروع شد، زمانی که باهم به کتابخوانی و خیالپردازی مشغول بودیم. این علاقه و شور به ادبیات و داستاننویسی در ما بهطور مشترک شکل گرفت. گفتگوهای طولانی پس از هر کتابی که میخواندیم، به نقد و بررسی آثار کمک میکرد و این پروسه نه تنها به تقویت مهارتهای نویسندگی ما منجر شد، بلکه ایدهها و نگرشهای ما را نیز به هم نزدیکتر کرد. در طول زمان، من و معین به نوشتن پرداختیم و او در سن ۱۸ سالگی نوشتن اولین کتابش را آغاز کرد. من تا ۲۳ سالگی به دلیل ترس از نوشتن تاخیر داشتم، اما پس از آنکه در خدمت نظام وظیفه به نوشتن پرداختم، توانستم داستانهای خود را شکل دهم و از مشورت معین استفاده کنم. اصلاحات و ایدههای او برای من بسیار راهگشا بود و به این ترتیب، هر کدام از ما بر یکدیگر تأثیر گذاشتیم. همچنین، به کمک یکدیگر در پروژههای مختلفی از جمله انیمیشن و تهیه یک کار کوتاه شرکت کردیم که موفق به دریافت جوایز نیز شد. در این فرآیند، نه تنها به عنوان نویسنده و کارگردان همکاری کردیم، بلکه از نظرات و انتقادات یکدیگر نیز بهره بردیم که به پیشرفت آثارمان کمک شایانی کرد. همکاری و همفکری ما به شکلی بوده که هر یک از ما در نقاط ضعف دیگری به یاریاش آمده و به این وسیله به یکدیگر انگیزه و الهام میدهیم.
معین فرد: در آغاز مسیر نویسندگی ما، آثار علمیتخیلی در ایران بسیار محدود بودند و ترجمههایی از آنها وجود نداشت. به همین دلیل، تمرکز ما بر بازیهای ویدیویی و رایانهای بود که تأثیر شگرفی بر شکل گیری فضای ذهنی ما داشتند. حساسیت و تجربیات این بازیها باعث خلق شخصیتهای عمیق و قابل تأمل شد. از سوی دیگر، یکی از الهامبخشترین کتابهایی که بر نویسندگی من تأثیر گذاشت و توانست دنیای نوشتاری من را متحول کرده و عاشق آثار پساآخرالزمانی کند، کتاب “جاده” اثر بینظیر نویسنده آمریکایی، کورمک مککارتی، بود.
امین فرد: در حقیقت، تأثیرات واقعی من بیشتر از آثار ژول ورن، الکساندر دوما و جک لندن نشأت میگیرد و نویسندهها را به عنوان الگوهای برجسته در ادبیات میدانم. من سعی کردم از هر نویسندهای چند کتاب بخوانم و به آثارشان فرصت بدهم تا بتوانم از هر یک نکتهای بیاموزم و دیدگاهها و سبکهای مختلف را در نوشتن خود به کار ببرم. این موضوع به من آموخته است که هر نویسندهای دنیای خاص خود را دارد و به همین دلیل، هر کتاب میتواند دریچهای به افقهای جدیدی از تفکر و احساسات باشد. علاوهبراین، تجربیات شخصی و خیالات دوران کودکی، مطالعات تاریخ و تمدنهای مختلف، و تبادل نظر با برادر معین و همسرم در مورد ایدهها و داستانها به عنوان منابع الهامدهنده در داستاننویسیام عمل کردهاند و باعث میشوند نقاط ضعف کارهایم را شناسایی کرده و ایدههای جدیدی به دست آورم.
معین فرد: متأسفانه در ایران، یک دیدگاه نادرست نسبت به کتابهای علمی تخیلی وجود دارد که آنها را به دلیل تخیلی بودن، فاقد ارزش خواندن و مناسب سرگرمی کودکان و نوجوانان میدانند؛ درحالی که ژانر علمی تخیلی به سنین خاصی محدود نمیشود و میتوان در آن برای هر گروه سنی نوشت. ما این ژانر را انتخاب کردیم تا ارزشهای عمیقتر ادبیات را به مخاطبان نشان دهیم. در دو سال اخیر، تغییر نگرشهایی از طرف مخاطبان را مشاهده کردیم که نشاندهنده موفقیت آثار ما بوده است. با این حال، وقتی که ما درباره آثاری مثل “سقوط مرگبار” و “وبگرد” صحبت میکنیم، درمییابیم که این توانایی را به سادگی نمیتوان به سایر ژانرها انتقال داد. زیرا نوشتن داستانهای متفاوت و انتقال درست احساسات و ایدهها، کاری دشوار و چالشبرانگیز است.
امین فرد: به نظر من، همه ژانرها ویژگیها و جذابیتهای خاص خود را دارند و موجب تقویت مهارتهای نوشتاری و توانایی در سفر به دنیای مختلف داستانی میگردد. البته من پیش از این تلاشی برای نوشتن یک رمان عاشقانه آغاز کردم؛ اما پس از نگارش حدود ۴۰-۵۰ صفحه، متوجه شدم که این فضا بهخوبی با ذهنیت من سازگار نیست و در نتیجه، آن را رها کردم اما اکنون علاقهام به ژانرهای فانتزی و علمیتخیلی بیشتر شده است، زیرا به من امکان خلق دنیاهای جدید را میبخشد. با این حال، کتاب “جوینده” در سبک علمی تخیلی، میتواند به عنوان یک پیشبینی از شرایط کنونی ما تلقی شود و آیندگان این کتاب را بهعنوان پیشبینیهایی از وضعیت فعلی جامعه دریابند. البته فضای کتاب “همه آنان از خدایان بودند” فانتزی/اساطیری است، ما در این مجموعه با افراد عادی مواجه هستیم که در طول زمان به دلیل انجام برخی کارهای بزرگ و خارج از درک دیگران، به جایگاه خداگانه دست یافته اند. روایتهای این کتاب مانند اکثریت آثار فانتزی، پر از رنگ و لعاب نیستند و احساس خطر، بهوضوح در داستانهای من تجلی یافته است.
معین فرد: یکی از بزرگترین چالشها در نویسندگی، مواجهه با سانسور و عدم برخورداری از شرایط ایدهآل است که نویسندگان با آن دست و پنجه نرم میکنند. من تنها به دلیل جلوگیری از عدم چاپ کتاب، تصمیم گرفتم که از اسامی ابداعی استفاده کنم. متأسفانه با وجود رعایت بسیاری از چهارچوب ها بازهم بخشهایی از کتاب ممکن است تحت تأثیر سانسور قرار بگیرند. در کتاب سوم، بخش اول، متوجه شدیم که سانسور زیادی وجود دارد. حتی یک صفحهی بسیار مهم از داستان حذف شده است که حس و حال احساسی خاصی را به آن بخش میداد. این واقعیت که برخی قسمتها باید حذف شوند و ما باید با احتیاط بنویسیم تا هیچ ایرادی به کارمان وارد نشود، بزرگترین چالشی است که با آن مواجه هستیم.
امین فرد: متأسفانه نویسندگی در ایران به عنوان یک شغل به رسمیت شناخته نشده است، به همین دلیل ما بهطور مداوم با چالشهای مالی و زمان مواجه هستیم. واقعیت این است که شرایط ایدهآلی که در ذهن افراد وجود دارد، واقعاً وجود ندارد و نمیتوان به سادگی به آن دست یافت. مثلاً من هر روز صبح ساعت ۷ از خانه میروم و حدود ساعت ۶ و نیم عصر به خانه برمیگردم. با توجه به این شرایط و دیگر مسئولیتهای زندگی، باعث میشود که زمان کافی برای نوشتن نداشته باشم. زمانهای نوشتن من معمولاً در اواخر شب است، وقتی خانواده خوابیدهاند. بنابراین، لازم است هر وقت فرصتی پیش آمد، یک دفترچه یا حداقل گوشیام را همراه داشته باشم تا بتوانم ایدههایم را یادداشت کنم. یکی دیگر از چالشهای مهم، روند بسیار طولانی مجوزهاست. زمانی که یک اصلاحیه برای کتاب میخورد، مدتها طول میکشد تا به مرحله اعلام وصول برسد و این باعث میشود که زمان نوشتن ما به تعویق بیفتد. واقعیت این است که من کتابهای خود را در شش ماه مینویسم، اما سه تا چهار ماه بعدی که نمیتوانم به آن دسترسی داشته باشم و زمانی که در پروسه چاپ قرار میگیرد، خارج از کنترل من است. با این حال، اکنون با تاسیس نشر فرهنگی فرد، این مراحل، خود بهنوعی موانع را از سر راهمان برداشته و به ما کمک کرده است تا روند کار را بهتر و سریعتر انجام دهیم.
معین فرد: نویسندگی یک فعالیت بسیار عمیق و پیچیده است که برخی افراد ممکن است فکر کنند تنها با گذاشتن قلم بر روی کاغذ، میتوانند داستانی بنویسند. اما واقعیت این است که برای نوشتن مؤثر، نیاز به داشتن ذهنی باز و خلاق داریم. یکی از چالشهای بزرگ نویسندگان، برطرف کردن گرههای ذهنی است که گاهی با آنها روبهرو میشویم. برای حل این مسائل، گاهی اوقات بازی کردن یا حتی صحبت کردن نمیتواند کافی باشد. نیاز داریم که ذهنمان را روشن کنیم و خود را از محیط فعلی دور کنیم. این تغییر فضا و دوری از شرایط فعلی میتواند به ما کمک کند تا تفکر و خلاقیتمان را رفرش کنیم. بسیاری از اوقات، وقتی احساس میکنیم که نوشتن دشوار است یا نمیتوانیم ایدهای مناسب پیدا کنیم، بهتر است مدتی به خودمان استراحت دهیم. در این زمان، ذهن بهطور طبیعی شروع به بازسازی و پردازش ایدهها میکند. وقتی دوباره به نوشتن برمیگردیم، ممکن است تجربهای تازه و بهتری داشته باشیم. به همین دلیل، دور شدن از پروژه یا گاهی حتی تغییراتی در محیط کار، میتواند در نهایت به کیفیت نوشتار کمک کند.
معین فرد: من به نویسندگی به عنوان یک فعالیت هنری نگاه میکنم و باور دارم که برای داشتن عشق به این حوزه، باید صبر و حوصله زیادی داشته باشید. درست مانند درختی که برای باردهی نیاز به زمان دارد، نویسندگان نیز برای پیشرفت خود به زمان و تلاش مستمر نیاز دارند. حداقل باید ۲۰ سال وقت بگذارید تا نتایج ملموسی بیابید. همیشه باید در نظر داشته باشید که نویسندگی نیازمند زمان و تلاشی مستمر است؛ چرا که کمال هرگز دستیافتنی نیست و پشت موفقیت هر فرد، زحمات و تلاشهای چندین ساله نهفته است. متأسفانه، مشکل نویسندگان تازهکار این است که فکر میکنند در بهترین شرایط هستند، در حالی که حقیقت برعکس است. ما باید تجربه کنیم و از نوشتههای خود راضی باشیم؛ زیرا اگر ما از کاری که انجام دادهایم راضی باشیم، قطعاً دیگران نیز آن را خواهند پسندید.
امین فرد: به نظر من بهترین راه برای تبدیل شدن به یک نویسنده خوب، خواندن زیاد کتاب است. خواندن آثار مختلف به ما کمک میکند تا ببینیم نویسندگان چگونه فکر میکنند و چه دلایلی برای انتخاب مضامین خاص دارند. باعث میشود تجربیات دیگر نویسندگان را تجربه کنیم و دیدگاه ما نسبت به نویسندگی و ادبیات تغییر کند. من بهویژه در زمینه فانتزی، تلاش میکنم تا کتابهای متعددی بخوانم که به من کمک کردهاند تا درک بهتری از نوشتن پیدا کنم. علاوه بر این، وجود یک دفترچه یادداشت برای یادداشتبرداری در طول روز، به من کمک میکند تا ایدهها و مشاهداتم را ثبت کنم. وقتی در خیابان حرکت میکنید، به نوع راه رفتن مردم، ساختمانها، و احساسات ناشی از شرایط جوی دقت کنید؛ چرا که تمام این جزئیات میتواند بر اثرگذاری نوشتار شما تأثیر بگذارد. وضعیت جوی یا احوالات محیطی میتواند تأثیر عمیقی بر احساس و حال شما داشته باشد؛ همچنین توصیفات زیبا و مؤثر به داستان عمق و احساس میبخشد. اگر توصیفات خستهکننده باشند یا در زمان مناسبی بیان نشوند، باعث میشوند که داستان از جذابیت خود افت کند. به همین دلیل، ما باید همواره تلاش کنیم تا تمام عناصر داستان در کنار هم به خوبی ترکیب شوند و هیچ کدام از آنها را نادیده نگیریم. در حقیقت یک کتاب درست باید همانند یک وعده غذایی کامل و متعادل باشد؛ بایستی تمامی اجزا در کنار هم وجود داشته باشند تا طعمی مطلوب به خواننده بدهند.
از شما عزیزانی که تا انتهای این گفتگو با ما همراه بودید، صمیمانه تشکر میکنم. همچنین سپاس فراوان از معین و امین فرد که با داستانها و تجربیات خود، دنیای نویسندگی را برای ما زنده کردند و نشان دادند که هر کلمه میتواند دریچهای به دنیای جدیدی باشد. تا درودی دیگر، بدرود!
دیدگاهتان را بنویسید